<<
     
 

 

 

 

 

 

 

 

آرشيو هفته چهارم فروردين 1386

خوشحاليم كه ميزبان شماييم باز هم.در استانه ميلاد مبارك 11همين اختر تابناك امامت ولايت حضرت امام حسن عسگري هستيماين ميلاد به اقا امام زمان تبريك عرض مي نماييم.اين هفته يكي از با غيرتان سر زمين من هستيم از ديار يلان وغيرتندان ايران اذربايجان.سلام ودرد مي فرستيم به خانواده شهيد جاويدا الاثر اين هفته  اناني كه روحشان هميشه مرزبان مجنون ايرانند.اين هفته متعلق است به :

شهيد مرتضي ياغچيان

تاريخ تولد:1335.تاریخ شهادت:_محل تولد:آذربايجان‌شرقي /تبريز.طول مدت حیات :_محل شهادت :جزيره مجنون مزار شهید:جزيره مجنون(مفقود الاثر)
تابستان سال 1335 بود كه مرتضي، در شهر تبريز زندگي را آغاز كرد. دوران تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش سپري نمود و در سال 1356 موفق به اخذ ديپلم مدلسازي از هنرستان صنعتي تبريز گشت. از همان كودكي جسم و روحش با مجالس مذهبي و نواي مدح اهل بيت (ع) انس گرفت. ايام خدمت سربازي را مي‌گذراند كه فرمان امام (ره) مبني بر ترك پادگانها را شنيد و به تظاهركنندگان و انقلابيون پيوست. پس از پيروزي و تثبيت جمهوري اسلامي، به عضويت سپاه پاسداران درآمد و تصدي تسليحات سپاه تبريز را بر عهده گرفت. مردم تبريز، با مبارزات او با «حزب خلق مسلمان» و تلاشهايش براي نجات ميهن از آشوبها و تفرقه‌ها، آشنا هستند و خاطراتش را به ياد دارند. تيرماه سال 1359 تحت عنوان مسئوليت تجهيزات و معاون اطلاعات و عمليات تبريز به فعاليتش ادامه داد و مدتي بعد براي آموزش يك دوره هوا برد، به شيراز اعزام شد. مرتضي كه همراه اولين گروه سپاه به جبهه رفته بود، بارها مجروح و زخمي‌ شد. هر زخمي‌ كه بر جسمش مي‌نشست، دري بود كه بر روحش مفتوح مي‌گشت و او هر بار عاشق‌تر به ميدان مي‌شتافت. حضرت آيت الله مدني كه با جسارت و لياقتش آشنا شده بودند، مسئوليت عمليات سپاه مراغه را به او سپردند. هنگاميكه تيپ عاشورا به لشگر عاشورا تبديل گرديد، حاج مهدي باكري، مرتضي را به عنوان معاون دوم فرماندهي منصوب كرد و تا زمان پرواز اين سمت بر عهده او بود. روزها و سالهاي انتظار گذشت، تا «خيبر» رسيد و مرتضي ياغچيان كه چون دژي محكم، از پل «حميد» و جزاير مجنون حفاظت مي‌كرد، از سوي محبوب فرا خوانده شد و به سوي فاتحان خيبر پركشيد. پيكر پاكش در جزيره مجنون آرميد. مرتضي ياغچيان و حميد باكري در مجنون ماندند تا براي هميشه از آن پاسداري كنند.
 

جيپ غنيمتي
با بچه‌ها براي شناسايي مي‌رفتيم كه چشممان به يك جيپ افتاد. تعجب كرديم كه ماشين به آن خوبي چرا در يك جاي پرت، پارك شده است. آن جيپ برايم خيلي آشنا بود اما به خاطر نمي‌آورم كه كجا ديدمش. حدس زديم بايد غنيمتي باشد، پس سوار آن شديم و مسير طولاني شناسايي را با اتومبيل پيموديم. به خاطر وجود ماشين، كارها سريعتر انجام شد. به اين ترتيب ما هر روز با جيپ غنيمتي به شناسايي مي‌رفتيم و بعد از اتمام كار، آن را در جاي امني مخفي مي‌كرديم و به اردوگاه باز مي‌گشتيم. چند روز بعد، وقتي از بچه‌ها جدا دشم، آقا مرتضي را ديدم كه از دور مي‌آمد. پس از سلام و عليك، گرم صحبت شديم. از ايشان پرسيدم: «آقا مرتضي! چرا پياده اين طرف و آن طرف مي‌رويد؟ مگر قرار نبود يك ماشين در اختيار فرماندهي بگذارند؟!» گفت: «بله، اما گويا كس ديگري بيشتر از من به آن احتياج داشته، چون بي‌اجازه من آن را برداشته است.» باز پرسيدم: «آقا مرتضي! ماشينتان چه بود؟» پاسخ داد: «يك جيپ.» با شنيدن اين جمله مثل برق گرفته‌ها، خشك شدم اما خجالت كشيدم چيزي بگويم. از اينكه ما با آن جيپ كارهايمان را سهل و سريع انجام مي‌داديم و فرمانده‌مان با پاي پياده تمام مسير را طي مي‌كرده، عرق شرم بر سر و رويم نشست ... صبح فردا، آقا مرتضي را سوار بر جيپ ديدم. گفت: «ماشين را پيدا كردم. گويا آن برادر ديگر كارش تمام شده بود و ماشين را همين اطراف پارك كرده بود.» سر را به زير انداختم و گفتم: «خدا را شكر!»

--------------------------------------------

اولين شليك

اواسط آبان سال 1359 به ما مأموريت دادند تا به ساحل كرخه برويم، يك خط پدافندي تشكيل بدهيم و مانع پل‌زدن عراقيها در آن ناحيه شويم. آن روزها كرخه هنوز غريب بود و نيروهاي زيادي در آنجا مستقر بودند. وقتي به محل رسيديم با حدود شصت نفر نيروي خودي مواجه شديم كه به علت عدم آشنايي با تنها سلاحي كه مي‌شد در آنجا از آن استفاده كرد (توپهاي 106) نشسته بودند و كاري انجام نمي‌دادند. آن سوي خط، عراقيها هم مشغول كارهاي خودشان بودند. آنها با ديدن ما دلگرم شدند و هر كس در دل آرزو مي‌كرد اي كاش يك نفر كار با اين توپها را بلد بود. من در دوران سربازي توپهاي 106 را ديده و كمي‌ هم كار كردن با آنها را ياد گرفته بودم، اما مهارتي در اين زمينه نداشتم. پشت توپ نشستم و شليك كردم. نمي‌دانم، گويا دست ياري خدا در كار بود كه در همان اولين شليك، خودروي عراقي همراه با مهماتش منفجر شد. فرياد الله اكبر همه بلند شد. دوباره شليك كردم و ... همينطور ادامه داديم تا 9 گلوله توپ موجود شليك شد و هر گلوله انفجاري عظيم در پي داشت. عراقيها غافلگير و گيج شده بودند و تصور مي‌كردند كه نيروي زيادي در اين سوي كرخه مستقر است. و اين اولين شليك آذربايجاني‌ها به سوي عراقيها در جنگ تحميلي بود.

--------------------------------------------

دست نوشته شهيد:
به نام الله پاسدار خون شهيدان
خديا مرا انقطاع كامل به سوي خودت عطا فرما، ديده دل را به نوري كه با آن نور، تو را مشاهده كند روشن ساز. امروز در چهره تك‌تك آيات طبيعت و نفس بايد تصوير خدا را تماشا كرد و مفاهيم و ارزشهاي الهي را جستجو نمود... قايق‌هاي سرخ شهادت بر درياي خون، به سوي مقصد ديدار راهي‌اند و نجواي قرآن و بانگ الله‌اكبر، فضا را از نوري جاودانه آكنده است. خون در سينه محراب مي‌جوشد و جهان در انتظار طلوع عظيم و شكوهمند مجدد اسلام است. بايد اين حماسه‌ها ... بر رگ‌هاي خونين تاريخ نوشته شوند و براي آيندگان به يادگار بماند. بايد قلم‌ها به حركت در آيند تا شايد ... قطره‌اي از اين درياي بيكران بر اين سطور نقش بندد و گامي‌ در جهت اداي رسالت رساندن پيام رهروان طريق بقا، برداشته شود.
16 مهر 1362 هجري شمسي- جبهه‌هاي غرب

 

--------------------------------------------


 بار خدايا بنده‌اي هستم گناهكار و روسياه و شرمسار، و در خود لياقت شهيد شدن را نمي‌بينم، مگر آنكه تو خود بر من رحم كني و عنايت به من نمايي شربت شهادت را. خداوندا، امروز نائب امام زمانت با دم مسيحاي خود به ما ارزش انسان بودن و انسان شدن را مي‌آموزد ... اي مسلمانان جهان! امروز تمامي‌ كفر به سركردگي آمريكا، با تمام قوا در مقابل اسلام صف كشيده و اسلام و انقلاب اسلامي‌ امروز به خون ما نياز دارد تا ريشه‌اش محكم شود. با آگاهي كامل و با عشق به الله به اين راه آمده‌ام تا براي رضاي او جهاد كنم و اگر سعادت پيدا كردم به ديدار خدا بروم و از اين تن خاكي عروج كنم و به خدا برسم. تقاضا دارم از دامن امام دست برنداريد و اسلام را به وسيله فرد نشناسيد، بلكه افراد را با معيارهاي اسلامي‌ بشناسيد.


تصوير شهادت

وارد چادر كه شدم، آقا مرتضي سخت مشغول كار بود. گفت: «آقا مرتضي نوراني شده‌اي. نكند مي‌خواهي شهيد بشوي!» خنديد و گفت: «آري، اين بار چنين قصدي دارم.» سپس عكسي را از جيبش درآورد، به من داد و گفت: «اگر شهيد شدم و جنازه‌ام را پيدا كرديد، اين عكس را روي قبرم بزنيد.» بعد از آن دستم را گرفت و با هم به تپه كوچكي كه در حاشيه اردوگاه قرار داشت، رفتيم. مرتضي آنجا را نشان داد و گفت: «آنجا را مي‌بيني ! آن قسمت محل عمليات فردا است. من همانجا شهيد خواهم شد.» ... بعد از شهادتش به محل شهادت رفتم و به نطقه‌اي كه آن روز ايستاده بوديم، نگاه كردم. آقا مرتضي باز هم درست گفته بود.

--------------------------------------------

نگهبان مجنون

چند ساعتي آقا مرتضي را نديده بودم. نزديك غروب كه ديدمش، به مشكي خونين در لباسم رزم شبيه بود. بدنش پر از زخم شده، از جاي‌جاي آن خون مي‌چكيد. او سراسر خط 7 كيلومتري را حفظ كرده بود و ما درگير جنگ تن به تن شديم. از دور مرا ديد و به طرفم آمد و گفت: «من دارم مي‌روم، اما شما را به جان امام (ره) نگذاريد اين خط شكسته شود. مجنون را رها نكنيد.» او در كنار سنگر ايستاده بود و دشمن به سمت ما مي‌آمد. ضامن نارنجك را كشيد و دستش را بالا برد، او هنگام پرتاب، تيري به مچ دستش اصابت كرد. نارنجك به داخل سنگر افتاد، آقا مرتضي نشست. نارنجك منفجر شد، آقا مرتضي پر كشيد. هنوز صدايش در گوشم بود: «اين خط شكسته نشود، مجنون را رها نكنيد.»

--------------------------------------------

مسوليت ها:

مسووليت شهيد

تاريخ عمليات

نام عمليات

مسئول محور تيپ عاشورا

 1361/02/10   بيت المقدس

معاون تيپ عاشورا

 1361/04/23   رمضان

معاون تيپ عاشورا

 1361/07/09   مسلم بن عقيل

معاون تيپ عاشورا

 1361/11/17   والفجر مقدماتي

معاون تيپ عاشورا

 1362/01/21   والفجر1

معاون تيپ عاشورا

 1362/04/29   والفجر2

معاون تيپ عاشورا

 1362/07/27   والفجر4

معاون تيپ عاشورا

 1362/12/03   خيبر

.حرفهاي شما با شهيد


كد پايگاه ما:

   

با قرار دادن اين كد در قالبتون فقط موقعي كه وارد پايگاهتون ميشيد سايت ما باز ميشه وبه ما مي پيونديد, اگر كد رو در قالبتون گزاشتي  لينكتو برامون ارسال كن تا ماهم ضمن اينكه ادرستو در پايگاهمون قرار مي ديم يك دومين مجانيir (ويا هر دومين در خواستي شما ثبت )برات ارسال مي كنيم

ارسال لينك


شهداي هفته هاي قبل:

شهيد حميد آذين پور.شهيد نبي الله شاهمرادي.شهيد حسين املاكي خوشتمي.شهيدمحسن اسدي(شهيد ويژه).شهيد رضا دهمرده.شهيد حاج حسين خرازي ,شهيد حسن طلوعي,شهيد حسن باقري,عكاس شهيد كاظم اخوان,شهيد قدمعلي عليپور,شهيد داوود دهداري,شهيد مجيد پازوكي,شهيد علي محمود وند,شهيد مصطفي مازح,شهيد بنام علي محمد زاده,شهيد مسعود پرويز,شهيد فريدون بختياري ,شهيد چوپان آزادي,شهيد حسن آقارب پرست ,شهيد حميد رضا زرچيني,شهيد ابراهيم احمد پورفعالي.شهيد جلال افشار,شهيد محمد مجازي,شهيد حسن اقاسي زاده,شهيد عبدالحسين بروسني,شهيد مهدي شرع پسند,شهيد مجيد بقايي,شهيد اكبر زجاجي,شهيد سيد محسن صفوي,شهداي عرفه(شهداي ويژه طرح),شهيد مهدي خوش سيرت, شهيد احمد خرم شادي,شهيد حسين حدادي,شهيد انقلابي سيد علي اندرزگو,شهيد حسن زارع,شهيد حسن جعفر  بگلو,شهيد قهاري وهمرزمان(شهداي ويژه طرح),شهيد قسمت شيرازي,شهيد علي خوش روش, منتخب طرح(ويژه نوروز1387),شهيد صياد شيرازي

 


براي اطلاع از شهيد هفته اينده  مي توني ايميلتو وارد كني:

 

تعداد بازديد كنندگان از اين صفحه تا كنون  نفربوده است


9شهداي عرفه:11عاشقي كه در 19دي1384به تاريخ پيوستند وخودشان تاريخ ساز شدند:

زندگي نامه شهيد مرتضي بصيري

زندگي نامه شهيد سليماني نژاد

شهيد صفدر رشادي

زندگي نامه شهيد حميد اذين پور

شهيد غلامرضا يزداني

شهيد عباس كروندي مجرد

زندگي نامه شهيد الهام نژاد

زندگي نامه سردار شهيد مهتدي جعفري

زندگي نامه شهيد احمد كاظمي

زندگي نامه شهيدنبي الله شاهمرادي/حنيف

زندگي نامه شهيد محسن اسدي

 

با ارسال كد هر نظر به شماره 30009324 از ما هديه بگيريد

سوال : به شهدا چي داريم بگيم؟

گزينه 1:هيچي من كه اب ميشم از خجالت     کد ارسال:216651

گزينه 2: نه خيرم اونا براي خدا رفتن نه براي اينكه ما مديونشون بزارن ؟!!      کدارسال:216652

گزينه 3:كليد باغ شهادت را چرا شكستيد؟      کدارسال:216653


پايگاهاي مرتبط با ما:

صفحه اصلي سايت شهيد مرتضي بصيري .رسم پرواز .عرشيان خاك نشين.طرح شهيد من .ديوانگان خدا.بنياد امام مهدي تبريز. حر ف هاي دل يك جوون ايراني.پيام گل سرخ.صبح صادق.به سوي نور.خط سبز.سجاده نور.فاتحان آسمان.شهيد محسن اسدي.سردار شهيد رضا دهمرده ,امام حسن مجتبي.روزنه اي از عالم الغيب. خبرگزاري قراني ايران(IQNA),يا مهدي ادركني,شاخه گلي براي شهيد,شهيد حاج احمد كاظمي ,كليد دانلود,مباداروي لاله ها پابزاريم,پرواز به عرش كبريا,تفسیر سوره دهر,مجمع بسيجيان غرب تهران

نام وب لاگ ويا وب سايت شما پس از كنترل قرار گفتن كد سريعا به ليست اضافه خواهد شد 

پايگاه اختصاصي شهداي عرفه,سردارشهيد احمد كاظمي,سردارشهيد مرتضي بصيري,سرد ارشهيد محسن اسدي ,سردارشهيد نبي الله شاهمرادي-حنيف-,سردارشهيدسعيد مهتدي جعفري,سردار شهيد سعيد سليماني,سردار شهيد خلبان احمد الهامي نژاد,سردار شهيد حميد آذين پور,سردار شهيد صفدر رشادي,سردار شهيد عباس كروندي مجرد,سردار شهيد غلامرضا يزداني ,زندگي نامه شهدا,ياران جا مانده,خاطرات شهدا,سخن بزرگان .هر هفته يك شهيد ,معرفي هفتگي يك شهيد ,سخني از شهدا ,شعر شهادت,حديث شهادت, ترفند هاي اينترنتي ,اخرين برنامه ها براي دانلود ,يا هو مسنجر 8.1,انتي ويروس ان او دي سي اودو,گوگل ارت پروفشنال ,برنامه خوشنويسي كلك ,برنامه فارسي نويس مريم ورژن4,پخش زنده ,پخش زنده از كربلا, حرم حضرت عباس ,تصاوير زنده از كربلا,حرم امام حسين رو زنده بينم ,پخش زنده از نجف اشرف,پخش دعاي توسل مسجد جمكران سه شنبه شبها ,دعاي كميل پنج شنبه شبها مسجد جمكران ,نوشته هاي شما,شهادت ,فرهنگ شهادت طلبي,ايثار ,زنده نگاه داشتن نام شهدا,سلام بر شهدا ,معرفت انتظار , اسراييل,اخرين آخبار روز ايران وجهان ,حديث روز ,سخن روز ,آخرين ترفندها ي روز ,ترفند اينترنت ,ترفند ويندوز ,بحثهاي جالب , برنامهاي روز جهان,اخرين بر نامه ها ,بهترين عكسها ي خبري جهانداي شهيدبهshohada.iran.mihanblog.shahid.live.pakhsh zendeh,download,kelak200,farsi nevis maryam 4,shahid,Martyr,top iran saitشهيد حميد آذين پور.شهيد نبي الله شاهمرادي.شهيد حسين املاكي خوشتمي.شهيدمحسن اسدي(شهيد ويژه).شهيد رضا دهمرده.شهيد حاج حسين خرازي ,شهيد حسن طلوعي,شهيد حسن باقري,عكاس شهيد كاظم اخوان,شهيد قدمعلي عليپور,شهيد داوود دهداري,شهيد مجيد پازوكي,شهيد علي محمود وند,شهيد مصطفي مازح,شهيد بنام علي محمد زاده,شهيد مسعود پرويز,شهيد فريدون بختياري ,شهيد چوپان آزادي,شهيد حسن آقارب پرست ,شهيد حميد رضا زرچيني,شهيد ابراهيم احمد پورفعالي