صبر
دايي مرتضي...
نويسنده: مديريت سايت-ستايش-
الان
که گاهی وقتا با خودم خلوت می کنم و به عکس داییم خیره میشم و به
رفتارش تو برخورد با هر اتفاقی از زندگی روزمره فکر می کنم . میبینم
خداییش گوهری بوده که ما نمیشناختیمش . گاهی وقتا که از زمانه و
گرفتاریای ریز و درشتش پیش شهید بصیری اعتراض میکردی و گله داشتی ،
دقیقا یادمه که یه لبخند یا نه یه پوزخندی به جلز و ولز کردن ما سر
مسائل مادی دنیا میکرد و بعدش با متانت خاصی که تو هیچ کس ندیدم میگفت
:" ای بابا اینا همش میگذره . رضایت خدا رو بچسب ".تو خیلی از سخنرانی
ها و وعظ های پیر غلاما شنیدم که فرمودن : "خودتونو درگیر مسائل دنیا
نکنین ، هدف یه مسلمون جلب رضایت خدا تو هر کاریه . مهم اون بالاییه نه
..... ". خدا وکیلی این یه بُعد از ابعاد سیر و سلوک رو به شکل فوق
العاده ای تو جسم و روح و فکر خودش حک کرده بود و مهمتر اینکه عمل می
کرد نه مثل من که خیلی چیزا رو شاید بدونم ولی ...... . ولی الان دیگه
با رفتن دایی خدا رو شکر خیلی چیزا برام معلوم شده ، الان دیگه واقعا
خیلی از مسائل و مادیات دنیا برام مهم نیس . حتی رفتنشم برا ما خیلی
موهبت داشت . نمی خوام بگم خدا بیامرزدش ، میگم خدا ما رو ببخشه و هم
خدا هم ائمه اطهارش و هم اولیاء و اوصیائ الهی و هم شهدا ازمون راضی
باشن .
نظرها
|